به گزارش مشرق، «امنیت» کلمهای است که بسیار شنیده شده و مردمان خیلی از کشورها درجستوجوی درک عینی این کلمه هستند؛ چراکه توسعه و پیشرفت هرکشوری متعاقبا بهوجود امنیت بستگی دارد. از اینرو، هرکشوری اگر بخواهد به روند پیشرفت و توسعه کشور دیگر ضربه وارد کند، امنیت آن کشور را هدف قرار میدهد. فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل و مطالعات آمریکا معتقد است: «اگر در برهه کنونی ایران بتواند امنیت خود را حفظ کند، دولت آمریکا و وابستگانش دیگر در حوزههای مختلف قادر نخواهند بود با ایران مقابله کنند. یعنی ایران به یک اور مچ رسیده، اصطلاحا آنها نمیتوانند ایران را تحتکنترل خود دربیاورند و سرکوب کنند. و اگر ایران این پیچ را طی کند، دستنیافتنی میشود.»
در ادامه مشروح گفتوگوی روزنامه فرهیختگان با فواد ایزدی را میخوانید.
در طول سالهای اخیر بارها شاهد تلاش طرف آمریکایی و صهیونیستی برای تضعیف موضع ایران در عرصه بینالمللی بودهایم. فکر میکنید در اغتشاشاتی که چند وقت اخیر پیش آمد، تضعیف کدامیک از اهرمهای قدرت ایران مدنظر طرف آمریکایی و غربی بوده است؟
در پاسخ به سوال اول شما، به مقدمهای میپردازم. میدانید که ایران بهعنوان یک کشور امن در جهان شهرت دارد. یعنی معمولا مسافرینی که از خارج میآیند اولین سوالشان این است که میشود بعد از غروب آفتاب در خیابان راه رفت؟ چون در خیلی از کشورها این اتفاق نمیافتد، از جمله در آمریکا. بسیاری از شهرهای آمریکا بعد از غروب خورشید، امکان پیادهروی حتی در پیادهروها را ندارند. یعنی مثلا ۹۰ درصد از آمریکا اینگونه است. و این مختص آمریکا نیست، بسیاری از کشورهای غرب نیز اینگونه است. از این جهت، ایران یک حالت ویژهای در این زمینه دارد و برای خیلیها هم این مساله قابلتوجه بوده که سطح امنیت در ایران بسیار بالا است. حتی اگر شما به بروشورهای سفر (تراول گایدز) مراجعه کنید، برای کشورهای مختلف از این کتابچهها تولید میشود و شرکتهای مختلفی این بروشورها را برای توریستها منتشر میکنند. یکی از نکاتی که در ابتدای متون این بروشورها دیده میشود این است که ایران از کشورهای امن دنیا است.
اینجا یک پرانتزی هم باز میکنیم آن هم این است که البته درست است در ایرانی که امنیت وجود دارد، ممکن است کسی کار خلافی هم انجام دهد، منتها در مقایسه با کشورهای دیگر دنیا، میزان این خلاف در ایران کمتر است. این امنیت یکی از اهرمهای قدرت ایران است. کشوری که بتواند از داخل خود را بیمه کند، اهرم قدرت برای خود میسازد. چون اگر کشوری امنیت نداشته باشد، نمیتواند کاری از پیش ببرد. یک حالت دغدغه و اضطرابی همیشه برای افرادی که در کشورهای ناامن هستند، وجود دارد. آن چیزی هم که ما از عملکرد دولت آمریکا و دشمنان ایران در سالیان گذشته دیدیم این است که میخواهند اهرمهای قدرت ایران را از بین ببرند. اهرم قدرت هستهای، اهرم قدرت منطقهای، اهرم قدرت موشکی و پهپادی، اهرم قدرت امنیت و... را آمریکا و طرف غربی میخواهد از ایران بگیرد. همین مساله عفاف خانمهای ایرانی یک اهرم قدرت است، چون خانمها در ایران غالبا عفیف هستند و حجاب دارند حتی افرادی که کمی شل حجاب هستند، عفت دارند و بهدلایل دیگری در حجاب تعلل دارند. لذا مردم چه خانم چه آقا در ایران عفت دارند. این اهرم قدرت در ایران است. کشوری که دچار فساد شود، این اهرم در او ضعیف میشود.
شما دیدید نیروهای آمریکایی خیلی در منطقه موفق نبودند، نیروهای زیادی اعم از ۱۰۰ هزار یا ۱۵۰ هزار نفر آمریکایی در منطقه حضور داشتند اما آمریکا به اهدافش در عراق یا افغانستان یا کشورهای دیگر نمیرسد. یکی از دلایل این ناکامی، فساد گسترده در جامعه آمریکایی است که ارتش و نیروهای مسلح آمریکا هم بخشی از جامعه آمریکا است که فساد در میان آنها وجود دارد. پنتاگون پارسال آماری منتشر کرد مبنیبر اینکه بیست هزار و پانصد و چهل نفر تعرض جنسی توسط آمریکاییها را گزارش کردهاند. آنهایی که گزارش ندادند هم چندین هزار نفر بودند. زمانی که این ارتش درگیر تعرض جنسی است و اینچنین گرفتاری دارد، قطعا نمیتواند کارآمدی لازم را داشته باشد. برهمین اساس آنها میخواهند جامعه ایران را هم شبیه خود کنند تا مانند آمار آمریکا، از هر سه زن به یک زن یا هر دو زن به یک زن در طول عمرش تعرض شود. از این جهت، اتفاقی که میافتد این است که اگر طرف مقابل بتواند امنیت را از ایران بگیرد، این یک مزیت است که میتواند فرهنگ اخلاقی ایران را متحول کند تا به هدف خود برسد.
بهنظر شما این مساله فقط درباره ایران است؟ چراکه شاهدیم کشورهایی به غیر از ایران هم بودند که آمریکا سعی کرده تا امنیت آنها را خدشهدار کند. مثلا افغانستان و عراق و سوریه مصداق بارز کشورهایی است که آمریکا امنیت این کشورها را از بین برد.
آمریکا بهدلایل متعددی با سوریه و لیبی و افغانستان مشکل داشته است. زمانی که دولت آمریکا با کشوری مشکل پیدا میکند، یکی از راهبردهایش این است که امنیت آن کشور را ازش بگیرد. و اگر موفق شود این کار را کند، آنوقت راحت میتواند در حوزههای دیگر به آن کشور ضربه بزند. مثلا اگر کشوری امنیت نداشته باشد، بهمراتب مثلا آن ناامنی به دانشگاه هم سرایت میکند و اگر دانشگاه ناامن باشد، کشور دچار خسارت میشود و توسعه پیدا نمیکند. همین مساله روی مردم فشار روانی ایجاد میکند، این فشار روانی، به تولید و اقتصاد کشور هم صدمه میزند. یکی از روشهای مرسوم ایجاد ناامنی، جنگ داخلی است، یعنی جمعیتی علیه جمعیتی دیگر در همان کشور و نسبت به هموطنان خود اسلحه بهدست بگیرد، این اتفاق در لیبی رخ داد و مجموعهای در شرق و مجموعه دیگر در غرب لیبی با یکدیگر درگیر شدند. در سوریه هم جنگ داخلی ایجاد کردند و در ایران هم آمریکا علاقهمند است که جنگ داخلی ایجاد کند. اگر در ایران جنگ داخلی شود، آنوقت ایران نمیتواند دربرابر فشارهای طرف آمریکایی مقاومت کند.
آیا میتوانیم بگوییم تحریمهای حداکثری علیه ایران شکست خورده بود و بهوجود آمدن اغتشاشات بر انگیزه طرف آمریکایی برای تشدید این فشارها موثر بود؟
بله، این تجربه را ما سال ۸۸ هم داشتیم یعنی تحریم یک ابزار است، اگر ایران درگیری داخلی داشته باشد، بهبهانه اینکه کشور بیثبات است و خشونت در آن وجود دارد، میشود تحریمها را افزایش داد مثلا تحریمهای حقوقبشری علیه مردم ایران ایجاد میشود. هدف اصلی آنها از تحریم ایران این بود که اقتصاد ایران فروبپاشد، اما اقصاد ایران فرونپاشید، هرچند اقتصاد ضعیف شده است. مقصود آنها از فروپاشی اقتصاد ایران هم آن بود که مردم ناراضی شوند و آشوب داخلی ایجاد شود.
ایران برای جلوگیری از سوءاستفاده طرفهای غربی بهویژه آمریکا از آشوبهای بهوجود آمده چگونه باید عمل کند؟
اگر در برهه کنونی، ایران بتواند امنیت خود را حفظ کند، دولت آمریکا و وابستگانش دیگر پلنی ندارند و دست بستهاند. دیگر در حوزههای مختلف قادر نخواهند بود با ایران مقابله کنند. یعنی ایران به یک اورمچ رسیده، اصطلاحا آنها نمیتوانند ایران را تحتکنترل خود دربیاورند و سرکوب کنند. اگر ایران این پیچ را طی کند، دستنیافتنی میشود.